رهایی است حضورت که در حضور تو، دل
رها ز وسوسه‌‌ی هر چه بود می‌آید
یکی شدن به دلم هست با تو ای دریا
تو سینه بگشای اینک که رود می‌آید …
****
دلم به آمدن‌ت مشت زد به سینه که آه!
همان که خواهدم از تو ربود، می‌آید …
حسین منزوی
AUTHOR
علی نعمتی شهاب
2460 پستمطالب مرتبط
علی‌رضا خمسه از آن دست بازی‌گرانی است که از او خاطرات شیرینی به‌خاطر داریم. از “هشیار و بیدار” تا “پایتخت” بر ما […]
زمانی که ماسیمیلیانو آلگری بعد از ۴ سال حضور در میلان و کسب تنها یک اسکودتو جایگزین آنتونیو کونته‌ی موفق در یوونتوس شد، شاید […]
این ۱۹۹۹مین پست گزاره‌ها چند ماه مانده به ده سالگی این وبلاگ است. 🙂 فردا در ۲۰۰۰مین چند نکته‌ای را در این مورد خواهم نوشت. پیش […]
روزها و شب‌های به شدت شلوغی را می‌گذرانم؛ پر از لحظه‌هایی که یا کار دارم یا دغدغه‌ی کار! به To-Do لیستم که […]