اگر نمیدانید دکمهی خاموش کردن کجاست، هیچ وقت دکمهی روشن کردن را نزنید!
سالومون شورت
اگر نمیدانید دکمهی خاموش کردن کجاست، هیچ وقت دکمهی روشن کردن را نزنید!
سالومون شورت
کس دیگری را سرزنش کنید و سپس سوار بر اسب زندگی، بتازید! آلن وودز دوست داشتم!۰
فردا ششم اردیبهشت قدم به بیست و هشت سالگی میگذارم. باز یک سال گذشت و دوباره رسیدم به نقطهی آغاز. سالی که […]
بهنام حضرت حق. من همیشه در روزهای غیر بهاری، منتظر بهار هستم. بهاری که گویی با نسیم و طراوتش، روحم را تازه […]
پیش از این نوشتم که یکی از چالشهای جدی ما در زمینهی رؤیاسازی، شایسته ندانستن خودمان در مورد رؤیایی است که به زیبایی آن […]
۷ دیدگاه برای “گزارهها (۱۴۵)”
وقتی که کمی بزرگتر شدی و مخصوصا مشغول به کار در سازمانها و البته باتجربهتر، میبینی که رعایت همین یک اصل ساده، معجزه میکند. این، اساسا ربطی به ریسکپذیری نداره پسر خوب. 🙂
یادم رفت اینم بگم که با این ذهنیت دیگه ریسک کردن معنا نداره!! خیلی وقتا آدما باید ریسک کنن!! با تشکر! توفیق از خداوند باشد ان شاالله! 😉
اصلا باهاش موافق نیستم! شاید وقتی روشنش کردیم بعدش متوجه شیم دکمه خاموش کدومه! 🙂
:))
من که از استراتژی مستراتژی و این چیزا سر در نمیارم. من اگر هم ندونم دکمه خاموش کجاست، دکمه روشن را می زنم.. آخرش اینه که مجبوریم از برق بکشیمش دیگه!!
روشن کردن، با دیدگاه کارآفرین ایرانی!
سلام. این استراتژی خروج نیست؛ استراتژی عدم ورود است. 🙂
سلام
مرسی اینم یک تاکید بر “استراتژی خروج” است