۵ عنصر ضروری خلاقیت

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

نویسنده: لورن گری / مترجم: علی نعمتی شهاب

خلاقیت در تصور عامه‌ی مردم رابطه‌ی نزدیکی با هوش بالا دارد. اما در واقعیت بعضی وقت‌ها متوجه می‌شویم که این تصور درست نیست. چنان‌که دی. ان. پرکینز در سال ۱۹۸۱ در کتاب بی‌نظیرش “به‌ترین کار ذهن” نوشت، وقتی آستانه‌ی مشخصی از چیره‌دستی به‌دست آید، رابطه‌‌ی میان دستاوردهای خلاقانه و امتیاز IQ بسیار سست خواهد شد. به‌اعتقاد پرکینز مفیدتر این است که خلاقیت را همانند یک “ویژگی” انسانی فرض کنیم که از ۵ عنصر زیر تشکیل شده است (نقل‌قول‌های داخل گیومه از کتاب پرکینز است):

۱- توانایی‌ها: اغلب تفکرات موجود در مورد خلاقیت ریشه در یک پارادایم “خالص‌گرا” دارند که در آن خلاقیت از یک توانایی خاص (و نه حتا چند توانایی) مانند: آسان پیدا کردن ارتباطاتِ میان چیزهای ناجور، توانایی نیمه‌ی راست مغز، یک وجود بی‌قرار و یک شخصیت خلاقیت نشأت می‌گیرد. با جمع‌بندی نتایج دهه‌ها تحقیق، پرکینز به این نتیجه می‌رسد که هیچ توانایی خلاقانه‌ی خاصی حتا نمی‌تواند به‌صورت کامل رفتار خلاقانه را توضیح دهد؛ چه برسد به بینش و روشن‌بینی (توانایی رسیدنِ سریع به هدف پیش از دیگران یا توانایی تشخیص الگوهای پنهان با اطلاعاتی کم‌تر از دیگران.)  بینش و دیگران توانایی‌ها با رفتار خلاقانه در ارتباط‌اند؛ اما آیا واقعا این‌ها توانایی‌های مرتبط با خلاقیت محسوب می‌شوند؟ هیأت داوران هنوز در حال شور است.

۲-سبک: پرکینز می‌نویسد نشان داده شده که آن‌چه روان‌شناسان سبک تشخیصی می‌نامند ـ “الگوهای قابل بازگشتی که فرد با آن‌ها با اطلاعات روبرو می‌شود و اطلاعات را براساس آن‌ها تحلیل می‌کند ” ـ  باعث افزایش خلاقیت می‌شوند. یکی از مثال‌های مطرح در این زمینه رویکرد مسئله‌یابی است که شامل کاهش فرضیه‌ها و گزینه‌های مرتبط با مسئله در فازهای اولِ اکتشاف خلاقانه در عین داشتن آغوش باز برای بازنگری برخی از این تصمیمات در آینده است. به‌علاوه “بسیاری از افراد خلاق در قضاوت در مورد آن‌چه با آن روبرو می‌شوند مردد هستند.” به‌جای آن، افراد خلاق تمایل فراوانی به دست زدن به آزمایش‌های هدفمند برای درک چیزها یا موقعیت‌ها و نفوذ به درون و ماهیت آن‌ها دارند. به‌صورت نسبی افراد خلاق ‌کم‌تری وجود دارند که به ارزیابی سریع و کنار گذاشتن سایر جنبه‌های موضوع متمایل‌اند.

مثال سوم سبک تشخیصی که باعث افزایش خلاقیت می‌شود همان چیزی است که تفکر جانسونی نامیده می‌شود: “افراد خلاق تمایل دارند تا در مورد  چیزهای متضاد یا معکوس هم فکر کنند و سپس آن‌ها را از طریق روش‌های ابداعی یکپارچه سازند.

در عین حال محصولات سبک خلاقیت نیز مهم‌اند. “حتا وقتی که فرد خلاق هر بار از روشی جدید برای تولید محصول استفاده نکند؛ یک سبک غیرمعمول، اصالتی پایدار را به‌همراه می‌آورد.” مثلا نقاشی‌های جکسون پولاک در مقایسه با هم نوآوری چندانی ندارند؛ اما هر یک از آن‌ها ویژگی‌های خاص خود را دارند و سبک کاری او به‌عنوان یک روند یکسان هم‌واره با تازه‌گی همراه است. البته برخی اوقات هر محصول با ابداعاتی آشکار همراه است. مثلا نقاشی‌های ماگریت “قالیچه‌ی خشنودی ما از چیزهای روزمر‌ه‌ی جهان را از زیر پای ما می‌کشد.” در چنین مواردی، نوآوری جزئی از سبک است.

۳- ارزش‌ها: طبق مشاهدات پرکینز افراد خلاق “به‌صورت کاملا مستقیم اصالت را ارزش‌مند می‌دانند، بر قضاوت شخصی خود ارج می‌نهند، به اصالت در کارهای دیگران واکنش نشان می‌دهند و آرزوی داشتن اصالت در کار خود را دارند.” بسیاری از افراد خلاق این دسته، آن‌هایی هستند که تیپ‌های شخصیتی به‌شدت خودانگیز نامیده می‌شوند. چنین افرادی بیش‌تر براساس شور درونی خود پیش می‌روند؛ برخلاف بسیاری از همکاران هم‌ترازشان که براساس عوامل بیرونی مثل نُرم‌های جامعه هدایت می‌شوند. اما همین افرادِ به‌شدت خودانگیز در عین حال بیش‌تر هم نقدپذیرند. آن‌ها “اگر چه بر یک چشم‌انداز درونی تکیه دارند؛ اما راه‌نمایی‌های مفید دیگران را هم می‌پذیرند.” به‌علاوه افراد خلاق ارزش بالایی بر مسائل اساسی عام می‌نهند: آن‌ها چیزها را “به‌شکلی کلی و کاملا سمبولیک و نه از زاویه‌ی دیدی انعطاف‌‌ناپذیر و عمل‌گرا و نکته‌سنج” مشاهده می‌کنند؛ اگر چه در این نگریستن به‌دنبال معانی شخصی هم می‌گردند. خودشناسی ارزش دیگری است که نقش مهمی در رفتار خلاقانه ایفا می‌کند: “افرادی که دوست دارند خلاق باشند، کسانی که برای وجود چنین ویژگی در خود ارزش قائل‌اند، احتمال بیش‌تری می‌رود که خود را تبدیل به فردی خلاق کنند و این ویژگی را در خود حفظ نمایند.”

۴- باورها: “آیا خود را خلاق می‌دانید؟ چه قله‌هایی را در رشته کوه‌های خلاقیت قابل فتح کردن می‌دانید؟ آن‌چه تلاش می‌کنید انجام دهید شما را به‌جلو هدایت می‌کند و حداقل بخشی از آن ریشه در “واقعیت‌ها و پتانسیل‌های شخصی‌تان” دارد. به‌شکل مشابه دیدگاه شما نسبت به فضای مسئله  ـ “فضای مفهومی که در آن گزینه‌های کشف‌شدنی‌ منتظر کاشف هستند و راه‌های رسیدن به آن‌ها نیز در آن‌جا نهفته است” نیز در دستیابی به هدف اثرگذار است. اگر چه تصور شما در مورد این فضا و چگونگی پویش آن به حوزه‌ی کاری‌تان وابسته است؛ اما برخی باورهای شما در مورد فضای مسئله چند ـ حوزه‌ای است و رویکرد عام شما را نسبت به ابداع شکل می‌دهند. بنابراین احتمال این‌که افراد خلاق به وجود رویکردها و راه‌حل‌های بسیار برای حل مسئله باور داشته باشند، بیش‌تر است.

۵- تاکتیک‌ها: این شامل “معرفت آگاهانه‌ی شما نسبت به کارهای خلاقانه است.” در این‌جا هم این آگاهی هم می‌تواند بسته به حوزه‌ی کاری‌تان خاص باشد و هم می‌تواند شامل میان‌برهای (هیوریستیک‌های) عامی باشد که بین حوزه‌های مختلف پل می‌زنند و به ابداع در هر حوزه‌ای کمک می‌کنند؛ مثلا کنار گذاشتن کار و خوابیدن برای فکر کردن روی یک مسئله!

نتیجه‌گیری: توانایی یا استعداد مطمئنا در رفتار خلاقانه نقش ایفا می‌کنند؛ اما نه تا آن‌قدر که باور عامه‌ی مردم است. “اگر چه دستاوردهای هر فرد با توانایی‌های او محدود می‌شود؛ اما با استفاده از همین توانایی‌های محدود هم می‌توان به نتایج خلاقانه‌ی دوست‌داشتنی رسید.”

منبع

دوست داشتم!
۵

کارگاه‌های آموزشی من (۱): متخصص حرفه‌ای باشیم

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

خب بالاخره بعد از نزدیک یک سال تلاش، اولین کارگاه آموزشی من به‌زودی برگزار می‌شود. در این پست به معرفی مختصر این دوره می‌پردازم:

همه‌ی ما از روزی که وارد بازار کار می‌شویم، اولین هدف‌مان موفقیت و پیش‌رفت شغلی است. اما چند سالی که از دوران کار کردن‌مان گذشت با این حقیقت مواجه می‌شویم که آن‌قدرها هم پیش‌رفت نکرده‌ایم: هنوز همان کارشناس جزء باقی مانده‌ایم، حقوق‌مان آن‌قدرها افزایش پیدا نکرده و از همه مهم‌تر با وجود سخت‌کوشی و صرف انرژی بسیار زیاد، به نتیجه‌ی چندان قابل توجهی نمی‌رسیم. حالا این‌ها از مشکلات مربوط به نارضایتی ما از شغل‌ و سازمان محل کارمان جدا هستند.

من در طول سال‌های اخیر در نوشته‌های‌م روی گزاره‌ها تلاش کرده‌ام راه‌حل‌هایی برای این مشکلات پیدا کنم و ارائه کنم: از تجربیات خودم و مطالعات‌م استفاده کردم تا در مورد الگوهای رفتاری آدم‌های متخصص و حرفه‌ای چیزهایی را بنویسم. در طی این سال‌ها متوجه شده‌ام که مهم‌ترین مشکلات ما در مواجهه با موضوع‌ “موفقیت‌ شغلی و حرفه‌ای” را می‌توان در این سؤال‌ها خلاصه کرد:

۱- موفقیت و پیش‌رفت شغلی و حرفه‌ای یعنی چه؟

۲- افراد موفق در شغل و حرفه‌شان چه ویژگی‌هایی دارند؟ آیا آن‌ها موفق به دنیا آمده‌اند؟

۳- چطور به موفقیت شغلی و حرفه‌ای دست پیدا کنیم؟

۴- از همه مهم‌تر: چطور به‌تر و اثربخش‌تر کار کنیم؟ 

اگر خواننده‌ی پی‌گیر گزاره‌‌ها بوده باشید، احتمالا پاسخ‌های سؤال‌های بالا را در میان نوشته‌ها و ترجمه‌های من دیده‌اید. مشکل اصلی این‌جاست که به‌دلیل پراکندگی نوشته‌های موضوعات گزاره‌ها بین روزها و ماه‌ها و سال‌های مختلف، ایجاد ارتباط سیستماتیک میان نوشته‌ها و دست یافتن به یک چارچوب و روش کلی برای موفقیت شغلی و حرفه‌ای آسان نیست. به‌همین دلیل و برای پاسخ‌گویی به نیاز موجود در زمینه‌ی “یادگیری اصول موفقیت شغلی و حرفه‌ای و کار اثربخش”، اولین کارگاه آموزشی من براساس پست‌های گزاره‌ها و برخی تحقیقات دیگری که انجام داده‌ام (و نتایج‌شان را در خود گزاره‌ها هم خواهید دید) با هدف “آموزش اصول کاری متخصصان حرفه‌ای” طراحی شده است. 

این کارگاه دارای ۵ بخش زیر است که هر کدام در یک جلسه‌ی ۳ ساعته تدریس می‌شوند:

۱- تخصص شما چیست؟

۲- حرفه‌ای بودن یعنی چه و چطور حرفه‌ای کار کنیم؟

۳- اصول رزومه‌نویسی، کاریابی و شرکت در مصاحبه‌ی شغلی.

۴- اصول تفکر سیستمی و حل مسئله در زندگی شغلی و شخصی.

۵- یک روز کاری اثربخش.

می‌توانید فایل معرفی این دوره را همراه با جزئیات سرفصل‌های آموزشی هر یک از جلسات از این‌جا دریافت کنید.

اگر دوست داشتید در این دوره شرکت کنید، برای ثبت‌نام می‌توانید به این‌جا مراجعه کنید.

دوست داشتم!
۱۰

لینک‌های هفته (۱۰۶)

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

فرآیند کارمند شدن (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی) (فوق‌العاده عااااااااااااالی!)

رازگشایی از شعبده اپل: چرا آی‌فون پنج -همان گوشی «دراز و بی‌قواره»- این همه پرفروش شده است؟ (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک) (به‌نظرم ماهیت مطلب به این بخش بیش‌تر می‌خورد. عاااااااااالی!)

افرادی که به شانس معتقدند زندگی ناسالمی دارند (حتما بخونید. نکات عجیب و جالی داره این خبر!) 

خفاش‌ها روز را نمی‌بینند (زهرا جم؛ تراوش‌های ذهن یک مشاور) 

چرخه نیاز (محسن صحراگرد؛ تجربه) 

۲۳ گواهی فناوری اطلاعات که درآمد شما را افزایش می‌دهند (نوید امامی؛ iClub)

۲۳ راه برای اینکه هر روز ۲۳ دقیقه در وقت خود صرفه‌جویی کنید (نارنجی)

مقصر اصلی استرس شغلی چیست (DNA خود شما!) 

مدیریت و کارآفرینی:

نمی‌خواهم پول‌دار شوم! (مجید آواژ؛ روزنوشت‌های بهساد) (با اعلام هم‌دلی کامل با آقای آواژ؛ به‌ترین مطلب هفته!)

تجربه کاربری، حلقه مفقوده برای خلق یک محصول جذاب (اسما کروبی؛ iCulb) (عااااااااالی! عاالی!)

گری همل در تازه‌ترین کتابش چه می‌گوید؟ (استاد پرویز درگی)

نماهای مختلف از کار ما (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت) 

شروع کار تیمی با واگذاری (اسد صفری؛ دنیای چابک) 

کاربرد مصاحبه در استخدام (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت) 

نکات لازم برای شروع یک همکاری (زینب جم؛ همینا)

یک مدیر رسانه موفق چه ویژگی‌هایی دارد؟ (رضا قربانی؛ مدیر رسانه) 

بازاریابی رو به درون (استاد پرویز درگی)

اول تا آخر Agile (اسد صفری؛ دنیای چابک) 

زیراکس و IBM (مدیریت منابع انسانی) (عاااالی!) 

یادداشتِ ویژه: فوتبالِ زبانی، فوتبالِ بی‌عدد / گمراهی از اینجا می آید – Goal.com (حتما بخوانید که یکی از گرفتاری‌های اساسی مدیریت در ایران را هدف گرفته!)

کتاب استیو جابز نامزد دریافت بهترین کتاب تجاری سال شد

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

مصاحبه با سلمان جریری، اولین وبلاگ‌نویس وب ایران (وبلاگینا) 

آیا وبلاگ‌نویسی مرده؟ نگاهی به گراف پست‌های وبلاگ‌های بلاگفا (علی رضا شیرازی)

کدام کشورها موثرتر از اینترنت استفاده می‌کنند؟ (مهران نصر؛ رسانه‌های امروز) 

مهندسان اینتل تکان دادن دست را جایگزین رمز عبور می‌کنند 

نبرد تنگاتنگ کتاب‌های کاغذی با الکترونیکی/ افزایش فروش کتب دیجیتال 

اسمارت‌فون‌های آینده چگونه خواهند بود؟ (علی ارغوان؛ یک پزشک)

۱۰۰ میلیون عضو خانواده گوگل پلاس ۴۰۰ میلیونی ، فعال هستند (سعید امیرلو؛ وب‌بلاگ فارسی)

پژوهشگران: مردان بیشتر از طریق فناوری‌های همراه خرید می‌کنند تا زنان 

صورتک‌های اینترنتی ۳۰ ساله شدند 

سرور AMD با پردازنده اینتل! 

شبکه‌های اجتماعی:

توسعه استارتاپ‌ها در رسانه‌های اجتماعی (آمنه رضا؛ رسانه‌های اجتماعی) 

آداب شهروندان ساکن فیس‌بوک (وحید ابوالحسنی‌نژاد؛ رسانه‌های اجتماعی) (خیلی عاالی!) 

محتوای فارسی رسانه‌های اجتماعی زردی دارد! (جواد افتاده؛ رسانه‌های اجتماعی) 

مدیریت شبکه‌های اجتماعی (شایان شلیله)

گزارش کامل هشتمین نشست «پژوهشگران رسانه‌های اجتماعی ایران» (جواد افتاده؛ رسانه‌های اجتماعی) 

صنعت فاوا در ایران:

زمان برگزاری پنجمین جشنواره وب ایران مشخص شد 

استفاده از اینترنت ملی از هفته آینده و تجمیع اطلاعات در فاز بعدی شبکه ملی اطلاعات 

 دلایل اعمال محدودیت دسترسی به گوگل (نمی‌دونم باید خندید یا گریید!)

اقتصاد:

از تورم تحصیلاتی تا مدرک‌گرایی در میان ایرانیان (سهیل پورصادقی؛ کافه اقتصاد) (تحلیل عالی!)

تخصیص دولتی همیشه یک جای کارش می‌لنگد (مجلۀ اقتصادی IRPD ONLINE JOURNAL)  

آیا دلار می‌توانست هفت تومان بماند؟ (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار) 

یک بازدید و دو مؤسسه (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار) (بخوانید به یاد مؤسسه‌ی مرحوم موسسه پژوهش در برنامه‌ریزی و توسعه)

دولت مردد‏،سقوط سرمایه های اجتماعی و گسترش جرایم سفید (سخنرانی دکتر محسن رنانی) 

صندوق بین‌المللی پول پیش بینی خود نسبت به رشد اقتصادی جهان را کاهش می‌دهد 

ارزش یورو در برابر دلار افزایش یافت 

مازاد تجاری منطقه یورو افزایش یافت 

دوست داشتم!
۱

گزاره‌ها (۱۳۷)

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

ایمان یعنی برداشتن اولین قدم؛ وقتی حتا پله‌ی اول هم دیده نمی‌شود.

مارتین لوتر کینگ

دوست داشتم!
۴

درس‌هایی از فوتبال برای کسب و کار (۸۴)

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

خیلی وقت‌ها، زمانی که از روزهای آرمانی به‌دور هستی و چالشی بزرگ را روبروی‌ت می‌بینی، ارزیابی بهتری از خودت داری. این همان چیزی است که برای من هم اتفاق افتاد. می‌دانم که این پاداش تلاش‌های‌م است و تلاش می‌کنم که از تک‌تک دقایق حضورم در میدان لذت ببرم.” (فرناندو تورس؛ این‌جا)

چقدر این نکته‌ای که تورس گفته جالب است: هر کس به‌ترین تصویر از واقعیتِ وجودی خودش را می‌تواند زمانی ببیند که اوضاع زندگی‌ش روبه‌راه نیست …

دوست داشتم!
۴

زنگ تفریح در کار

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

 برای جمع بودن حواس‌تان و این‌که همه کارهای روزانه‌تان را انجام دهید، شما باید در صورت امکان زنگ تفریح‌های کوچکی را در روز برای خودتان در نظر بگیرید. در این‌جا چند پیشنهاد در مورد این‌که چطور چند دقیقه‌ای دست از کار بکشید تا دوباره تمرکزتان را به دست آورید ارایه می‌شود:

  • برای پیاده‌روی از ساختمان شرکت بیرون بروید تا هوای تازه بخورید و ذهن‌تان را از فضای کاری‌تان آزاد کنید؛
  • به یک کتاب یا مجله نگاهی بیاندازید؛
  • نامه‌ای کوتاه به یکی از دوستان‌تان بنویسید؛
  • فهرستی از کارهایی که باید بعد از کار انجام دهید، غذاهایی که دوست دارید این هفته بپزید یا هر چیز دیگری که با کار مرتبط نیست را بنویسید؛
  • ای‌میل‌های قدیمی دریافت شده و ارسال شده را از صندوق پستی‌تان پاک کنید؛
  • با مطالعه یک روزنامه یا یک سایت خبری حواس‌تان را از وقایع فعلی‌ دور و برتان پرت کنید.

بعد از یک زنگ تفریح تازه‌کننده روحیه، تمرکز بر روی کارهای‌تان باید ساده‌تر باشد.

دوست داشتم!
۲

ضرورت تعریف مدل شایستگی برای دانش‌جویان و اساتید MBA

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

قبلا در مورد نقدهایی که به آموزش MBA در دنیای امروز وارد شده، نوشته‌ام. این‌جا دیدم که توماس هاوت ـ که یک مشاور استراتژی و استاد مدعو مدرسه‌ی مدیریت فلچر در دانشگاه تافت است ـ یک نقد جالب و جدید ارائه کرده است. آقای هاوت اول از همه به توسعه‌ی MBA در طول یک قرن گذشته در ایالات متحده اشاره می‌کند: این‌که بیش از ۵۰۰ مدرسه‌ی مدیریت امروز در آمریکا مشغول فعالیت هستند. هاوت می‌گوید که مدارس مدیریت تنها از نظر تربیت مدیران آینده مهم نیستند؛ بلکه آن‌ها “دسترسی دانش‌جویان را به شبکه‌های اجتماعی، استخدام‌کنندگان و البته مشاغل پردرآمدی که بدون داشتن MBA نمی‌توانستند به آن‌ها دست پیدا کنند” فراهم می‌آورند. اما …

چند اتفاق در سال‌های اخیر افتاده است که باعث شده خروجی‌های مدارس مدیریت چندان هم برای دنیای کسب و کار مفید نباشند:

۱٫ دانش‌جویان به‌نسبت سال‌های قبل دارای تجربه‌ی کار کم‌تری هستند.

۲٫ دانش‌جویان به‌جای گذراندن دروس به‌شکل افراطی درگیر برنامه‌های حاشیه‌ای MBA هستند؛ برنامه‌هایی مثل: مسافرت‌های هدف‌دار، پروژه‌های مشاوره‌ی دانش‌جویی، ملاقات با مدیران ارشد شرکت‌ها و …

۳٫ هر روز بیش‌تر از قبل اساتید جوانی در مدارس مدیریت مشغول به‌ تدریس می‌شوند که تجربه‌ی کار غیرآکادمیک ندارند و مدیریت را از دریچه‌ی مقالات آکادمیک می‌فهمند و نه مسائل دنیای واقعی.

آقای هاوت معتقد است این سه اتفاق باعث شده‌اند تا:

۱٫ توان تئوریک دانش‌جویان ضعیف شود! (اساتید قدیمی شکایت دارند که اگر امتحان ۲۰ سال پیش‌شان را بگیرند، همه‌ی دانش‌جویان رد می‌شوند! بنابراین از آن‌جایی که دانش‌جویان معدل بالا می‌خواهند و اساتید هم نمره‌ی بالاتر در ارزیابی کیفیت تدریس‌شان، همه چیز ساده گرفته می‌شود.)

۲٫ آموزش‌ها کاربردی نباشند؛ چون نه خود دانش‌جوها از مسائل دنیای واقعی خبر دارند و نه بدتر از آن‌ها اساتیدشان!

آقای هاوت برای حل این مشکل پیشنهاد می‌کند که از مدل موفق گواهی‌نامه‌هایی مثل CFA استفاده شود. مؤسسات معتبری ایجاد شوند که با طراحی یک مدل شایستگی و برگزاری آزمون در زمینه‌ی دروس: حسابداری، فاینانس، مدیریت عملیات و فناوری، آمار و تحلیل داده‌ها، رفتار سازمانی، بازاریابی، استراتژی و کارآفرینی، شایستگی یک فارغ‌التحصیل MBA را برای ورود به بازار کار تأیید کنند. ضمنا می‌شود مدل شایستگی را برای ارزیابی اساتید هم طراحی کرد تا اساتیدی در مدارس مدیریت مشغول به‌کار شوند که سابقه‌ی کار قابل توجهی داشته باشند.

نکته‌ی جالبی است. برای من جذابیت این پیشنهاد از آن‌جا بود که تمام مواردی که آقای هاوت اشاره کرده‌اند در ایران هم با گسترش دوره‌های MBA معنادار هستند. نکته‌ی جالب دیگر این‌که در مطالعات‌م متوجه شده‌ام علاوه بر شایستگی‌های دانشی، پیشنهاد شده دانش‌جویان MBA باید دارای ویژگی‌های شخصیتی خاصی باشند. در مورد این ویژگی‌ها هم در آینده برای‌تان خواهم نوشت.

دوست داشتم!
۴

۵ راه مؤسس آتاری برای رسیدن به ایده‌های هوشمندانه‌تر

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

نویسنده: دیوید هولمز / ترجمه: علی نعمتی شهاب

مقدمه: نولان کی بوشنل (متولد ۵ فوریه‌ی ۱۹۴۳) مهندس و کارآفرین آمریکایی است که بنیان‌گذار شرکت‌ آتاری و مجموعه تئاترهای زنجیره‌ای “چاک ای چیز پیزا تایم” است. بوشنل وارد تالار افتخارات بازی‌های ویدئویی و تالار افتخارات اتحادیه‌های محصولات مصرفی شده است، عضویت بفتا (اتحادیه‌ی فیلم بریتانیا) را در اختیار دارد، جایزه‌ی “نوآور برتر سال” نشریه‌ی نیشنز رستورنت نیوز را دریافت کرده و یکی از اعضای فهرست “۵۰ انسانی که آمریکا را تغییر دادند” بوده است. بوشنل بیش از بیست شرکت را پایه‌گذاری کرده و یکی از پدران صنعت بازی‌های ویدئویی بوده است. او هم‌اکنون بنیان‌گذار مشترک و طراح ارشد بازی وب‌سایت “بازی‌های ضد کهنسالی” است؛ سایتی که دارای بازی‌هایی برای تحریک کردن مغز است و توسط بوشنل و دو محقق دارای مدرک دکترا ایجاد شده است.

نولان بوشنر در ستایش پنجامین گردهمایی شبکه‌سازی “مایندشر”در لس‌آنجلس گفت که بهبود هوشمندی نیازمند ابزارهای مدرن و به‌روز یا داروهای روان‌گردان نیست. تنها یک جفت اسکی و چند تکه لباس یوگا کفایت می‌کنند.

از سال ۲۰۰۶ تا به‌امروز گردهمایی ماهانه‌ی شبکه‌سازی “مایندشر” برخی از هوشمندترین کارآفرینان، هنرمندان و مخترعان لس‌آنجلس را با وعده‌ی نوشیدنی‌های ارزان‌قیمت، موسیقی محلی و در اغلب اوقات ارائه‌ها‌ی متحیرکننده دور هم جمع می‌کند. مایندشر که بنیان‌گذار آن داگ کمپل ـ از آزمایشگاه‌های سین ـ آن را فرزندخوانده‌ی همایش‌های TED و مرد سوزان (البته بدون خودپسندی‌های خاص آن‌ دو) می‌داند، پنجاهمین نشست ماهانه‌‌ی خود را با یک گردهمایی سه روزه در تعطیلات آخر هفته ـ که سرشار از هنر، موسیقی و فناوری بود ـ جشن گرفت. علاوه بر چیزهای عجیب و غریبی مانند یک برج آجرچینی عظیم اسباب‌بازی و کاکتوس نوازنده، سخنرانان منتخب و تأثیرگذار این گردهمایی موضوع “آینده چگونه است” را در حوزه‌هایی مانند: فضانوردی، طراحی بازی و سلامت بررسی کردند. علاوه بر آن هنراسرارآمیزی با نام “مُد زیستی” و چیزی که “عقیم کردن دیجیتال” یا اسکروتوسکوپی  نامیده می‌شد (و البته به‌اندازه‌ی اسم‌ش ترسناک نبود) هم ارائه شدند.

اما جذاب‌ترین سخنرانی همایش، از آن بنیان‌گذار آتاری و نوآور سریالی نولان بوشنل بود که درباره‌ی برخی حکمت‌ها ـ که در ۴۰ سال تجربه‌اش به‌عنوان مخترع و نوآور کسب کرده است‌ ـ سخن گفت. با در نظر گرفتن مخاطبان‌ او که همگی تشنه‌ی فناوری بودند و این‌که بوشنل به‌ باور بسیاری نمونه‌ای کامل از کارآفرینان عصر فناوری مدرن است، توصیه‌های او برای کارآفرینان جوان عرصه‌ی فناوری شگفت‌آور و انگیزش‌بخش بود:

آرام نگیرید

“شما قصد دارید ضریب هوشی‌تان (IQ) را ظرف دو سال بالاتر ببرید. پس آرام نگیرید. معنای‌اش این است: چیزی یاد بگیرید که در آن ذهنیتی ابتدایی دارید. من دوست داشتم شطرنج بازی کنم. مشخص است که امکان نورون‌سازی ـ تولد سلول‌های جدید مغزی ـ در زمینه‌ی شطرنج برای آدمی به سن و سال من از بین رفته است. مغز من اوایلی که شروع به یاد گرفتن شطرنج کردم، همکاری خوبی داشت. اما اگر نخواهم احساسی حرف بزنم، پیشرفت من بسیار بسیار تدریجی بود. بنابراین اگر دوست دارید این کار را درست انجام دهید، اسکی کردن یاد بگیرید. و بعد زمانی که احساس کردید حسابی چوب‌های اسکی در کنترل شما هستند، سراغ یاد گرفتن اسنوبرد بروید. و زمانی که یاد گرفتید چگونه اسکیت کنید، تائیچی (نوعی ورزش چینی) یاد بگیرید و بعدش به‌سراغ یوگا بروید. مسیر آرام نگرفتن را ادامه دهید. به‌زودی متوجه خواهید شد که هوشمندتر شده‌اید.”

به‌دنبال زیبایی باشید

“پیاده به محل کارتان بروید، حتی اگر تا منزل‌تان ۵-۴ کیلومتر فاصله دارد. تا محل کارتان دوچرخه‌سواری کنید. از مسیر متفاوتی به آن‌جا بروید. در طی این مسیر تا آن‌جا تلاش کنید تا زیبایی‌های مسیر را دریابید. از این‌که چقدر می‌توانید روابط همسایگی جدیدی را انتظار داشته باشید شگفت‌زده خواهید شد. زمانی که به‌دنبال زیبایی‌های منحصر به‌فرد می‌گردید، دست به تجربه کردن بزنید. بدین ترتیب زمانی که سر کار می‌روید، متوجه خواهید شد که خلق و خوی بهتر و رضایت بیش‌تری دارید و می‌توانید قرص‌های ضدافسردگی‌تان را کنار بگذارید.”

بدن‌تان را حرکت دهید

“به‌شدت ورزش کنید. بیست دقیقه. سی دقیقه. ضربان قلب‌تان را به ۸۰% ظرفیت‌ نهایی‌ش برسانید و در سه ساعت پس از آن چیزی یاد بگیرید. مشخص شده که زمانی که ورزش شدید می‌کنید، مغز شما چیزی به نام BDNF (پروتئین عامل مشتق از مغز عصب‌گرا) می‌سازد یا کود شیمیایی رشد مغز شما است. BDNF یک پروتئین پیش‌رو برای شکل‌گیری دندریت‌ها (شاخه‌های گسترده‌ی سلول‌های عصبی با یکدیگر) است. بدین ترتیب شما سخت‌افزار را برای نرم‌افزار آماده می‌کنید.”

خوب بخوابید

“به‌خاطر بیاورید که ما می‌توانیم در بخش جلویی مغزمان بین ۵ تا ۷ موضوع را هم‌زمان مدیریت کنیم. بخش پشتی مغزمان می‌تواند موضوعات بسیار بیش‌تری را مدیریت کند. بنابراین زمانی که به شما یک مسئله داده می‌شود، در مورد آن پیش از خوابیدن فکر کنید تا شانس زیادی داشته باشید که فردا صبح حل‌ش کنید. اتفاقی می‌افتد این است که مکانیسم پردازش پس‌زمینه‌ی مغز شما کار روی آن مسئله را با تعداد زیادی سیناپس (محل اتصال سلول‌های مغزی) آغاز می‌کند و شما فردا از میزان ظرفیت مغزی که آزاد کرده‌اید شگفت‌زده خواهید شد.

به ایده‌های خودتان اعتماد کنید

“نوآوری هیچ وکیل مدافعی ندارد. مثلا اگر به شما یک دستگاه ارغوانی مخصوص چپ‌دست‌ها نشان بدهم، احتمالا هیچ‌کس فکر نمی‌کند ایده‌ی خوبی است؛ هر چند واقعا نوآورانه است. و به همین ترتیب معمولا زمانی که استیو جابز و من حرف می‌زدیم، یکی از موضوعات اصلی گفتگوهای‌مان نوآوری بود. یک بار به او گفتم: «استیو اگر به چیزی باور داشتی؛ وقتی به اتاقی رفتی که ۵۰ نفر آن‌جا هستند و همه‌ی آن‌ها به تو گفتند دیوانه‌ای، به همان ایده بچسب. پروژه‌ی خودت را ادامه بده.»”

“نوآوری کار مشکلی است. واقعا مشکل است. به‌همین دلیل اغلب مردم نمی‌توانند آن را انجام دهند. خودرو، هواپیما و تلفن را در نظر بگیرید: همه‌ی آن‌ها در زمان اختراع‌شان هم‌چون اسباب‌بازی فرض می‌شدند؛ چون هیچ‌کس از آن‌ها دفاع نمی‌کرد. آن‌ها برای دوران خود بسیار بدیع بودند. چیزی که امروز شما روی آن کار می‌کنید می‌تواند همین‌گونه باشد. بنابراین اگر مسیر آینده‌ را شفاف می‌بینید، به آن بچسبید.”

منبع

پ.ن. این مقاله‌ پیش از این در شماره‌ی تیر ماه مجله‌ی پنجره‌ی خلاقیت منتشر شده است.

(منبع عکس)

دوست داشتم!
۵

لینک‌های هفته (۱۰۵)

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

تأخیر؛ بدون شرح و با تشکر از هفته‌ی پربار  🙂

پیش از شروع:

  1. برای دیدن مطالبی که این پست برگزیده‌ی آن‌هاست، می‌توانید فید لینک‌دونی گزاره‌ها را در فیدخوان یا گودرتان دنبال کنید.
  2. لینک‌های توصیه شده توسط من با رنگ قرمز نمایش داده می‌شوند.
  3. برای مرور سریع‌تر مطالب، لینک‌هایی را که از نظر من تنها خواندن عنوان‌شان کفایت می‌کند، با پس‌زمینه‌ی زرد رنگ نمایش می‌دهم.

جامعه‌شناسی، سلامت و روان‌شناسی و کار حرفه‌ای:

از کدام راه؟ (شیث) (این هم یک توصیه برای ارسال رزومه از زبان یک دوست بسیار نازنین خارج‌نشین!) 🙂

شادی‌ها و غم‌ها (وبلاگ کافه پروژه) (کشف جدید این هفته!)

مدفن کرم‌های شب‌تاب (وبلاگ کافه پروژه) 

کلمه‌ها دنیای شما را می‌سازند (امیر مهرانی؛ The Coach)

پافشاری مثبت (وفا کمالیان؛ رفتار سازمانی و کاربردهای آن در مدیریت) 

چگونه از ذهن مخاطب مخالف عبور کنیم (مهران نصر؛ رسانه‌های امروز) 

تیپ شخصیتی کلاه قرمزی و پسرخاله! (+تو؛ حسین میرمجیدی) (این هم کشف جدید این هفته: وبلاگ یکی از دوستان بسیار خوبم)

کار هرکس نیست…عشق ورزیدن! (زهرا جم؛ تراوش‌های ذهن یک مشاور) 

چگونه با خودتان صحبت می کنید؟ (نارنجی) (استثنایی! از آن نوشته‌های بی‌نظیر پیتر برگمان عزیز.)

چگونگی تشکیل خاطرات بلندمدت/ تحقیقات نویدبخش برای مبتلایان آلزایمر

مسئولیت‌های شغلی خطر سکته قلبی را افزایش می‌دهد (هعییی)

مدیریت و کارآفرینی:

ادامه‌ی نوشته‌های دوستان در مورد استارت‌آپ‌یکند تهران: برگزاری اولین استارت آپ ویکند در تهران (سالار کابلی) و استارتاپ ویکند تهران (شایان شلیله) و 

استارت آپ ویکند، خوب. بد. زشت (سید رضا علوی؛ فارسی‌بیز) و البته: استارتاپ ویکند: ویدئوهای ارائه پروژه تیم ها و پرسش و پاسخ داوران (احسان طریقت؛ iClub)

PM Tetris–مجموعه بازی‌های مدیریت پروژه (نادر خرمی راد) (عااااااااااالی!)

مدیران و جلسه (شهرام کریمی؛ یادداشت‌های صنایعی) 

مقدمه‌ای بر عوامل زوال و نبود رشد سازمان‌ها-قسمت اول (مجید آواژ؛ روزنوشت‌های بهساد) 

کی چقدر پول نیاز داریم؟ (مهدی عرب عامری؛ PMPlus)

۱۰۱ تکنیک حل خلاق مسأله یا راهنمای اندیشه‌های نو برای کسب‌وکار- تکنیک(۲): نگاه از دور (مسیح کریمیان)

عامل موفقیت گوگل چیست؟ (مهدی عبدی؛ هدهدان) (کشف جدید این هفته!)

به کارکنانتان بگوئید: با مغزهایشان و پراشتیاق سر‌کار حاضر شوند (استاد پرویز درگی)

A reading list to reflect loss of faith in capitalism – FT.com (فهرست نامزدهای برتر کتاب مدیریتی سال فاینشنال تایمز) 

فناوری اطلاعات و ارتباطات:

آزادی این‌بار در نرم‎افزار (آمنه رضا؛ رسانه‌های اجتماعی) 

پوشش اخبار همایش آی‌فون ۵ اپل (دکتر علی رضا مجیدی؛ یک پزشک) 

جزیره ناشناخته وب‌سرویس‌ها (Web APIs) در شبکه‌های اجتماعی فارسی (وحید ابوالحسنی‌نژاد؛ رسانه‌های اجتماعی)

چگونه مطمئن باشیم، آپدیت‌های نرم‌افزاری کامپیوتر را دچار مشکل نکنند؟ (نارنجی)

رشد ۶ درصدی هزینه‌های صنعت آی‌تی در سال ۲۰۱۲ 

جدول آماری برنامه های دانلود شده موبایل/ ۹۰ درصد دانلودها رایگان است 

ویکی‌پدیا امن‌تر می‌شود (و احتمالا در ایران قطع!) 🙂

رشد خیره‌کننده بدافزارهای آندرویدی 

۱۰ ویژگی منحصربه‌فرد در Office جدید (نوید امامی؛ iClub) 

تمام چیزهایی که باید در مورد مهاجرت به ویندوز ۸ بدانید! (فارنت) 

عینک گوگل گام‌هایی فراتر از عکاسی برداشت: کنترل از طریق دستورات صوتی، حرکت در فضای مجازی (زومیت)

مایکروسافت به کارمندان تمام وقت خود، تبلت سرفیس، تلفن ویندوز فون ۸ و کامپیوتر هدیه می‌دهد (زومیت) (بریم!؟)

این بار سامسونگ از اپل شکایت می‌کند! 

تغییر نام فروشگاه اپلیکیشن‌های ویندوز فون: «ویندوز فون استور» (نارنجی)

صنعت فاوا در ایران:

شرکت فناوری اطلاعات رسماً «سازمان» شد 

ساختار جدید شرکت مخابرات ایران ابلاغ شد 

مترواترنت پروژه‌ای برای تکمیل شبکه ملی اطلاعات 

تعیین تعرفه مکالمه با تلفن ثابت اعتباری/ خرید تلفن ثابت با ۱۰هزارتومان

اقتصاد:

آزمودن آزموده: نرخ ارز در ایران (علی دادپی؛ اقتصاد خرد، بازار و خانوار)

نرخ ارز و مسوولیت اقتصاددانان (حامد قدوسی؛ یک لیوان چای داغ)

مهم‌ترین دلایل التهاب در بازار ارز (حجت قندی؛ اقتصادانه)

ارز، ارز، باز هم ارز (مجلۀ اقتصادی IRPD ONLINE JOURNAL) 

دولت ضد کار (حجت قندی؛ اقتصادانه)

موزفروشی که کشورش را متحول کرد (درباره‌ی ماهاتیر محمد)

قیمت طلا به بالاترین حد خود در شش ماه اخیر رسید 

رشد اقتصادی بیست کشور بزرگ جهان کاهش یافت 

طرح دو فوریتی اصلاح ساختار قدرت بانک مرکزی؛ هفته آینده در مجلس 

کسری بودجه آمریکا به بیش از ۱٫۱۶ تریلیون دلار رسید

دوست داشتم!
۲

فرسنگ‌ها، فاصله …

ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)

این همه فرسنگ‌های فاصله

از سر ناچاری است؟

یا چاره‌ای است

در این شبان بی‌پناهی

تا کورسوی سپید آن سرزمین ناپیدا

به خورشیدی مهربان بدل شود؟

محمد رضا عبدالملکیان

دوست داشتم!
۲