آدمها تغییر میکنند و یادشان میرود این را به هم بگویند …
لیلیان هلمن
آدمها تغییر میکنند و یادشان میرود این را به هم بگویند …
لیلیان هلمن
فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت دیدیم کزین جمعِ پراکنده کسی رفت شادی مکن از زادن و شیون مکن از […]
ستاره را گفتم: کجاست مقصد این کهکشان سرگشته؟ کجاست خانهی این ناخدای سرگردان؟ کجا به آب رسد تشنه، با فریب سراب؟ ستاره […]
خدایا با قدرت و توان من، نشدنی است؛ نه برای تو! دوست داشتم!۰
نویسنده: پیتر برگمان / مترجم: علی نعمتی شهاب از این سوی آپارتمان با صدای بلند فرزندان هفت و پنج سالهام را که […]
۴ دیدگاه برای “گزارهها (۱۳۰)”
تغییر کردن سخته و نوشتههای خانم موس کانتر هم در راستای یاد دادن چطور تغییر کردن به آدمهاست 🙂
ممنون
کسانی موفق می شوند و گُل می کنند که در تغییرپذیری، استاد باشند
(روزابث موس کانتر)
🙂
مرسی ، خوب بود