۳ کلمه برای شکست خوردن!

جفری جیمز این‌جا به نکته‌ی جالبی اشاره کرده است. او می‌گوید آدم‌های مستعدِ شکست خوردن، معمولا وقتی می‌خواهند کاری را شروع کنند می‌گویند: “من تلاش‌م‌ را می‌کنم … (I will Try)” (حالا در فارسی شد چهار کلمه برای این حرف ربط؛ به بزرگ‌واری خودتان ببخشید!) آقای جیمز معتقد است که این آدم‌ها با گفتن این جمله مجوز شکست خوردن‌شان را صادر می‌کنند: “اونا وقتی شکست خوردن به خودشون می‌گن: «خوبی‌ش اینه که من حداقل، تلاش خودم را کردم.»” آیا این چیزی جز یک بهانه است؟

بنابراین به‌جای گفتن “من تلاش‌م‌ را می‌کنم!” بگویید: “من این کار را انجام خواهم داد” یا از آن به‌تر: “من باید این کار را انجام بدهم!”

دوست داشتم!
۲۰
ـ این‌جا دفترچه‌ی یادداشت‌ آن‌لاین یک جوان (!؟) سابقِ حالا ۴۰ ساله است که بعد از خواندن یک رشته‌ی مهندسی، پاسخ سؤال‌های بی پایان‌ش در زمینه‌ی بنیادهای زندگی را در علمی به‌نام «مدیریت» کشف کرد! جوانی که مدیریت را علم می‌داند و می‌خواهد علاقه‌ی شدیدش به این علم را با دیگران هم تقسیم کند!
علی نعمتی شهاب
Latest posts by علی نعمتی شهاب (see all)
علی نعمتی شهاب

19 دیدگاه برای «۳ کلمه برای شکست خوردن!»

  1. کلیت موضوع درسته. این که با کلمات چه نوع کدی به ذهن خودمون وارد میکنیم و در نتیجه چه میشود و این موضوع به شکلهای مختلف مطرح میشه که من بجای کلمه تلاش در ترجمه Try کلمه سعی رو شنیدم.
    فکر کنم سعی جایگزین مناسبتری باشه، از جهت حالت نامطمئنی که داره.
    اما تلاش رو در مقابل Effort بیشتر بکار میاد.
    البته تا جائی که شنیدم و جستجو کردم در مورد این دو کلمه
    تا نظر زبانشناسان چی باشه

  2. به نظر من گفتن کلماتی مثل “باید”، ” نباید”، “همیشه”، “هرگز” و امثال اینها باعث می شه انسان در درونش در مقابل انجام اون کار عکس نشون بده و در واقع در مقابلش جبهه گیری کنه، کما اینکه نتیجه اش رو برای خودم زیاد دیدم. اما وقتی به خودش بگه ” می تونم این کار را انجام بدم” در واقع در ابتدای کار خودش رو تشویق به انجامش می کنه و اعتماد و جرآت خودش رو بالا می بره.

  3. به نظر من گفتن کلماتی مثل “باید”، ” نباید”، “همیشه”، “هرگز” و امثال اینها باعث می شه انسان در درونش در مقابل انجام اون کار عکس عمل بکنه و در واقع در مقابلش جبهه گیری کنه، کما اینکه نتیجه اش رو برای خودم زیاد دیدم. اما وقتی به خودش بگه ” می تونم این کار را انجام بدم” در واقع در ابتدای کار خودش رو تشویق به انجامش می کنه و اعتماد و جرآت خودش رو بالا می بره.

  4. سلام.

    برایان تریسی هم در باب برنامه ریزی درست اشاره میکرد که خلاصه “نگویید:من این کار را خواهم کرد.” بلکه “بگید:این کار را میکنم” (یا دارم میکنم)
    ممکنه اشاره جفری جیمز مبتنی براین علت هم باشه که این جمله به ما فرصت میده کار را به فردایی بسپاریم که فردای فردای … ما است و فرصت عمل رو میگیره.

  5. ولی به نظر من با گفتن این حرف ، آدم با تمرکز بیشتری می تونه به هدفش برسه. کاری که گواردیولا تو این ۴ سال انجام داد با همین روش بود . این جوری با کنترل کردن سطح توقعات خیلی راحت تر می تونید موانع یک چالش رو از پیش رو بردارید .

  6. این‌جا درباره‌ی تأثیرات روان‌شناختی تفکر داریم صحبت می‌کنیم؛ چیزی مثل تلقین. بنابراین فرض بر این است که نه هدف غیراخلاقی مورد نظر است و نه راه غیراخلاقی.

  7. شما که مثل بنده “افاضات” ندارید تشریف ببرید متن اصلی را مطالعه کنید. کاش حداقل بلد بودید چه واژه‌ای را کجا باید به‌کار برد!

  8. این چند جمله آخر مطلب را هم جفری جیمز گفته؟ یا افاضات خودتونه؟

    …” بنابراین به‌جای گفتن ”من تلاش‌م‌ را می‌کنم!” بگویید: “من این کار را انجام خواهم داد” یا از آن به‌تر: “من باید این کار را انجام بدهم!”

  9. با سلام
    البته به نظر من باید به اختلاف فرهنگ و مذهب هم دقت کنیم ، مثلا ما در اسلام به تلاش و انجام وظیفه دعوت می کنیم که نتیجه با خداست ، در واقع ما بیشتر بر راه تاکید می کنیم تا خود هدف ، اما غربیها بر هدف تمرکز می کنن که باید به هر وسیله ای به هدف رسید
    بنابر این کسی که می گوید من تاشم را می کنم شاید منظورش عمل به تکلیف است و کسی که می گوید انجام خواهم داد منظورش رسیدن به هدف به هر روش ممکن !!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *