ما آدمها احتمالا یک ترس ذاتی نسبت به نقطهی پایان داریم و در نتیجه معمولا بیشتر در راه بهسر میبریم تا در نقطهی پایان مسیر. برای همین معمولا بهانهی در راه ماندن را پیدا میکنیم، به آن میچسبیم و هدف را هم فراموش میکنیم!
اریک هافر
ما آدمها احتمالا یک ترس ذاتی نسبت به نقطهی پایان داریم و در نتیجه معمولا بیشتر در راه بهسر میبریم تا در نقطهی پایان مسیر. برای همین معمولا بهانهی در راه ماندن را پیدا میکنیم، به آن میچسبیم و هدف را هم فراموش میکنیم!
اریک هافر
اگر نمیدانید دکمهی خاموش کردن کجاست، هیچ وقت دکمهی روشن کردن را نزنید! سالومون شورت دوست داشتم!۵
پارادوکس هوشمندانهای است: وقتی خودم را همانگونه که هستم میپذیرم؛ میبینم میتوانم تغییر کنم! کارل راجرز دوست داشتم!۴
دست آخر در زندگی، روزی باید تصمیم بگیریم که میخواهیم ما را با آنچه بر سر زندگیمان آمد بهیاد بیاورند یا آنچه […]
تنها افراد متوسط همیشه در بهترین وضعیت خود هستند. ژان ژیرودو ـ نویسندهی فرانسوی دوست داشتم!۲
۲ دیدگاه برای “گزارهها (۱۲۱)”
سپاسگزارم. 🙂
واقعاً درست است. شاید علتش این است که وقتی به پایان میرسیم، باید نسبت به عملکردمان جوابگو باشیم، ولی وقتی در راهیم، خوب همیشه در راهیم دیگه….
اما بعید میدانم High D های مدل دیسک،بتوانند خیلی در راه بمانند. مگر اینک مسیر رابه چند قسمت تقسیم کنند.
استفاده کردم. سربلند باشید