روزگار بد یا خوش برای همه هست … اما بخت رو بعضیها دارند و بعضیها ندارند!
اسماعیل فصیح؛ زمستان ۶۲
روزگار بد یا خوش برای همه هست … اما بخت رو بعضیها دارند و بعضیها ندارند!
اسماعیل فصیح؛ زمستان ۶۲
ایمان ما نسبت به حال بسیار زودتر از ایمانمان به آینده میمیرد … راث بندیکت دوست داشتم!۰
برای رسیدن به قلهی هر کوهِ سر بهفلک کشیده، راهی آن بالا وجود دارد؛ اگر چه آن راه از دامنهی کوه قابل […]
ما بدون رؤیاهایمان نمیتوانیم واقعیت را تحمل کنیم. آدم با حقیقت هم میتواند برای خودش خواب و خیال بسازد. البته این بازی […]
من از کسانی نیستم که در هنگام ابراز عقیده، خودشان را به واقعیتها محدود میکنند! مارک تواین دوست داشتم!۰
۲ دیدگاه برای “گزارهها (۱۰۴)”
این کتاب یکی از بهترین کتابهای عمر من است. زمستان پارسال خواندماش و حتما باز آن را خواهم خواند.
زمستان ۶۲ اسماعیل فصیح را دوست دارم، یادآور دوران نوجوانی و جوانی است