این آفتاب بر سرِ ما سایبان کم است
بر مرغ جان زمین و زمان آشیان کم است
پر هست و اشتیاق پریدن در این هوا
افسوس، بر دریچهی ما آسمان کم است …
سیاوش کسرایی
این آفتاب بر سرِ ما سایبان کم است
بر مرغ جان زمین و زمان آشیان کم است
پر هست و اشتیاق پریدن در این هوا
افسوس، بر دریچهی ما آسمان کم است …
سیاوش کسرایی
من و یک جادهی چشم به راه جادهای از شب، تا خلوت ماه آخرین خانهی این جاده تویی اتفاقی که نیفتاده تویی […]
شعر زیر از سالهایی که زیاد رادیو ورزش گوش میکردم به یادم مانده و یادم هست چهقدر هم از آن لذت میبردم. […]
من هم مثل بسیاری دیگر از دیشب که خبر مرگ سلینجر را شنیدهام در بهت و حیرت به سر میبرم. نویسندهای که […]
تفاوت افراد موفق و ناموفق در شور و اشتیاق آنها برای شکوفا کردن توانمندیهای بالقوهشان نهفته است.. جان مکسول دوست داشتم!۱۰
۱ دیدگاه برای “دریچهی آسمان …”
دلم هوایی شده ولی کجاست آن هوا که پرواز در آن جُرم نباشد…داشتن بال ننگ نباشد…